سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیاست

سرنوشت انرژی هسته ای ایران

سیاست ,     نظر

سازمان بین‌المللی انرژی اتمی، اکنون پرونده هسته‌ای ایران را به شورای امنیت گزارش داده است تا این شورا تحریم‌های احتمالی را بر علیه ایران اعمال کند. نزاع هسته‌ای ایران با آمریکا و متحدانش به نقطه اشتعال رسیده است.
این موضوع یادآور بحرانی است که بین ایران و انگلیس در 55 سال پیش به وجود آمد که در نهایت منجر به ملی شدن صنعت نفت ایران گردید. در آن زمان ایران به دلیل غرور ملی و استقلال، قاطعانه بر موضع خود ایستادگی کرد و اکنون نیز به نظر می‌رسد همان اتفاق در حال تکرار باشد. در آن زمان ایالات متحده با دخالت مستقیم و تغییر دولت ایران بحران را کنترل کرد. آیا اکنون نیز جهان با رویارویی نظامی دیگری مواجه است؟
شخصیت تاریخی ایرانیان به گونه‌ای است که عموما به فشار خارجی اجازه نمی‌دهند تا به آزادی آن‌ها تجاوز کند و سرنوشت آن‌ها را تعیین نماید. ایرانیان همواره در مواجهه با فشار و تحمیل‌های خارجی از ناسیونالیسم شدید و رادیکالیسم ایدئولوژیک استفاده کرده‌اند. این موضوع در قرن هفتم، قبل و بعد از ورود اسلام به ایران کاملا مشخص است.
ایرانیان در حالی که اسلام را با آغوش باز پذیرفتند، قاطعانه از اطاعت از قوانین اعراب سرباز زدند. آن‌ها حتی اقلیت شیعه را پذیرفتند تا خود را از اعراب سنی حاکم و همسایگان غیر عرب خود مخصوصا از قرن 16 به بعد متمایز کنند.
همچنین آن‌ها از قرن 14 تا جنگ جهانی اول در برابر امپراطوری عثمانی که اکثرا سنی بودند، و همچنین در قرن 19 و 20 در برابر فشارهایی که از سوی روسیه و انگلیس به ایران وارد می‌شد مقاومت می‌کردند.
همچنین، هنگامی که مصدق در سال 1951، شرکت انگلیسی ایرانی نفت را ملی اعلام کرد و به 50 سال سلطه نفتی انگلیس در ایران پایان داد، اکثریت مردم ایران از این اقدام حمایت کردند.
با اینکه انگلیس فشارهای زیادی را به ایران وارد کرد به طور مثال این کشور را به طور کامل تحریم اقتصادی کرد، مصدق به هیچ عنوان از موضع خود عقب‌نشینی نکرد و از اقدام خود بر مبنای زمینه‌های اخلاقی، قانونی و غرور ملی دفاع نمود. این موضوع «سیا» را مجبور کرد تا یکی از موفق‌ترین عملیات‌های سری خود در دوران جنگ سرد را در آگوست 1953 به اجرا گذارد و دولت مصدق را سرنگون کرده و دوباره شاه طرفدار غرب را یک هفته پس از خروج اجباری از ایران به حکومت بازگرداند.
شاه، یک دیکتاتوری سکولار با حمایت کامل آمریکا تشکیل داد. اما او و پشتیبانان آمریکایی‌اش هیچ‌گاه توسط ملت ایران بخشیده نشدند. آن‌ها 25 سال بعد در انقلاب 1978 و 79 شاه را سرنگون کرده و آیت‌الله خمینی را قادر ساختند تا با موفقیت یک رژیم اسلامی ضدآمریکایی را پایه‌ریزی نماید.
اگر امروز واشنگتن و برخی از متحدانش، مخصوصا اسرائیل، فکر می‌کنند که می‌توانند با فشار بر رژیم اسلامی ایران، این رژیم را وادار به تسلیم در مورد برنامه هسته‌ای خود کنند، درخواهند یافت که این فکر اشتباه است. رهبران اسلامی ایران ـ چه آنهایی که تندرو و سرسخت هستند و چه میانه‌روها ـ اکنون بر سر مساله هسته‌ای متحد شده‌اند و با موفقیت این موضوع را به سمبل مبارزه تاریخی ایران در حفظ هویت و استقلال ملی خود تبدیل کرده‌اند. اکثر مردم ایران، ایستادگی دولت خود بر علیه چیزی که آن‌ها تهدید روبه رشد آمریکا و اسرائیل می‌دانند را به حق می‌دانند. هرچه آمریکا بیشتر تهدید کند، ایرانیان، بدون توجه به اختلافات و بدگمانی‌های داخلی نسبت به دولت، پشت سر رهبری اسلامی خود متحدتر می‌شوند.
با اینکه واشنگتن به شدت به دنبال این است که بین رژیم و مردم ایران شکاف بیاندازد، این موضوع به 3 دلیل به سرانجام نخواهد رسید.

اول اینکه، رژیم ایران به اندازه‌ای که واشنگتن فکر می‌کند، ضعیف نیست. حکومت ایران، یک پایگاه قوی مردمی دارد و نیروهای بسیار زیادی هستند که حاضرند تا آخر برای حکومت بجنگند.

دوم اینکه، با اینکه اشتباه است که حکومت ایران را استبدادی بپنداریم، ولی حکومت تقریبا به هیچ یک از نیروهای اپوزیسیون لیبرال اجازه فعالیت نداده است. این موضوع شامل نیروهای سلطنت طلب هم می‌شود که به نظر می‌رسد آمریکا به آن‌ها امید بسته است.

سوم، اکثریتی از ایرانیان به نتیجه‌ای مشابه بسیاری از مسلمانان جهان رسیده‌اند:  که آمریکا بسیار دوگانه و ریاکارانه رفتار می‌کند که به اسرائیل و پاکستان، به عنوان دو متحد آمریکا، اجازه داده است که توانایی تولید سلاح اتمی داشته باشند، ولی ایران را حتی از داشتن فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای محروم کرده است، فقط به این دلیل که ایران برتری آمریکا در جهان را قبول ندارد. علاوه بر این، هنگامی که ایرانیان کارآمدی آمریکا را در افغانستان، عراق و همچنین فلسطین می‌بینند، به خود این جرات را می‌دهند تا به نصیحت‌های آمریکا توجهی نکنند.
از تهران این انتظار می‌رود که بر برنامه هسته‌ای خود، هرچه باشد، اصرار ورزد. اگر به مرحله مقابله نظامی رسید، ایران به خوبی تصمیم می‌گیرد که مقابله کند.
برای اجتناب از مقابله، که می‌تواند برای همه طرف‌های درگیر بسیار هزینه‌بر باشد، مثلا نفت ایران و قدرت نظامی این کشور، جامعه بین‌الملل باید به دنبال توافقی باشد که برای هر دو طرف سودمند باشد.
یک راه‌حل این است که یکی از متحدان اروپایی آمریکا که قدرت اتمی است، به ایران اورانیم غنی‌شده برای مصارف صلح‌آمیز بدهد و این کار باید همراه با تعهد آمریکا به ایران باشد مبنی بر اینکه این کشور را تهدید نکند. اکنون زمان توافق دوجانبه بین دوطرف رسیده است. 

                                                        نقل از پروفسور امین سایکال، استاد علوم سیاسی و رئیس مرکز مطالعات اسلامی و عرب در دانشگاه ملی استرالیا